اهمیت نام تجاری مدیران و موفقیت شرکتها در کسب درآمد
همان طور که در بالا گفته شده است، برندینگ شخصی مدیران، یکی از راههای مهم افزایش ارتباطات مؤثر کسبوکارها و شرکتها با بازار هدف است. برای شناخت بهتر راههای تحقق این فرایند، با ما همراه باشید.
برندینگ اصولی بخش مهمی از موفقیت کسبوکارها است. ما نایک یا اپل را به دلیل نام تجاری معتبر و قوی میشناسیم. هماکنون شرکتها و کسبوکارها در مسیری قرار گرفتهاند که برندینگ شخصی مدیران عالی، راهبرد استراتژیک آنان در توسعه و فروش را مشخص میکند؛ بهطوری که نام تجاری شخصی مدیر همانند نام تجاریِ هر کسبوکار، اهمیت پیدا کرده است. این شاید سادهترین دلیل برای این سؤال باشد که چرا بسیاری از کسبوکارها در فروش خود به شکل مؤثر موفق نیستند؟
مصرفکنندگان و مشتریان تمایل دارند داستانهای شخصی مدیران شرکتها را در مسیر فراز و نشیبهایشان بشنوند و بخوانند؛ به همین خاطر صاحبان کسب و کار در عمل وارد میدان میشوند تا هم تجارت و هم خودشان را گسترش دهند؛ یعنی نام تجاری شخصی خود.
حتماً این سؤال به ذهنتان میآید که یک مدیر چطور باید نام تجاری شخصی قدرتمندی داشته باشد؟
توجه به نکاتی که در ادامه بیان میشود، میتواند ایدههای خوبی برای هر شرکت، کسبوکار یا استارتاپ داشته باشد.
قابل دسترس و مشاهده بودن، یکی از مهمترین آیتمها در ساخت و رشد نام تجاری یک مدیر است، اما سؤال اینجا است که معنای دیده شدن چیست؟ اینکه یک مدیر عکس و یک متن در سایت رسمی شرکتش داشته باشد؟ یا در شبکههای اجتماعی یک حساب اینستاگرام یا یک کانال تلگرام راهاندازی کند؟
یک مدیر نمیتواند در دفتر، پشت رایانه و میز خود مخفی شود و انتظار داشته باشد نام تجاری شخصی خود را معرفی کند و بشناساند. مدیر باید به محیط خارج رفت و آمد کند و دیده شود. صاحب یک کسب و کار باید در یک کنفرانس یا همایش مرتبط با صنعت خود شرکت کند؛ حتی اگر هدف اصلی، شبکهسازی و ارتباط باشد. کسب و کار باید رسانههای خود را به روی عموم مردم باز نگه دارد و اجازه دهد از طرف آنها پیام دریافت کند. هر چقدر یک مدیر قابل دسترستر و قابل مشاهدهتر باشد، نام تجاری قویتری خواهد داشت. در یک کلام، مدیر باید دیده شود و در دسترس باشد.
تمامی موارد بالا کاملاً صحیح است، اما «چگونه دیده شدن» اهمیت فراوانی دارد و این دیده شدن باید با کار کارشناسی و مطالعه و تجربه انجام شود تا بهترین اثربخشی را برای مشتریان و کسب و کار به همراه داشته باشد.
مسئله بعدی، نمایش واقعی مدیران شرکتها در شبکههای اجتماعی است. رسانهها و شبکههای اجتماعی هنوز بهعنوان یک ابزار ۱۰۰ درصدی برای بازاریابی به کار برده نمیشوند. شبکههای اجتماعی بیشتر بهعنوان یک ابزار ترویج و پوششدهنده فعالیتهای مارکتینگ و فروش مفیدند، اما دقت داشته باشید این شبکهها باید بازتابی از واقعیات کسبوکار باشند. مدیر یک مجموعه هم الزاماً باید خود حقیقیاش را ارائه دهد. تصور کنید یک مدیر در یک عکس یا یک ویدئو یا حتی یک یادداشت برای مخاطبان مانند یک رُبات عمل کند؛ به نظرتان چه اتفاقی خواهد افتاد؟ نتیجه، نبود اعتماد به چنین شخصی از طرف مردم است. این کار باعث میشود مردم به عقب رانده یا به سمت رقبای شما کشیده شوند.
مردم و مصرفکنندگان محصولات یا خدمات هر شرکت، عاشق دیدن جنبههای دیگر کسب و کارها هستند. اینکه بهعنوان مثال مدیر یک شرکت آخر هفته به کجا میرود یا چه تفریحاتی میکند، برای بسیاری از مخاطبان و مشتریان قابل توجه و حتی لذتبخش خواهد بود؛ چون مردم با جنبههای انسانیِ مدیر ارتباط بهتری برقرار میکنند تا یک کسب و کار خشک و فاقد روح. مردم علاقه دارند تجربههای یک مدیر را در زندگی بخوانند و یاد بگیرند.
درک صنعتِ مربوط به هر کسب و کار، از مواردی است که یک مدیر باید به آن توجه کند تا بتواند نام تجاری خود را بهتر بسازد و مدیریت کند. یک تجارت زمانی بهدرستی نزد مردم شناخته میشود که خوب اجرایی شود. این موضوع بسیار اهمیت دارد که یک مدیر صنعت خود را در داخل و خارج با حس مشترک بشناسد و با آن ارتباط بگیرد؛ این موضوع یعنی بهروز بودن با همهی روندها و اخبار و تغییرات آن صنعت. وقتی یک مدیر اینگونه به فعالیت بپردازد، در صنعت خود چهره خواهد شد و این موضوع یعنی ارتقاء نام تجاری مدیر و در نتیجه کسب و کار.
بنابراین برندینگ شخصی مدیران در کسب و کارها با چه حجمی از اطلاعات و عملکردها بهطور مستقیم سروکار دارد و این موضوع بیش از پیش، نقش تحلیل و مشاورههای تخصصی را برای حرکت صحیح مدیران روشن میکند.
برندینگ شخصی.برندینگ شخصی مدیر. کسب و کار. نام تجاری.کسب درآمد.
مطالب مشابه مدیران موفق و برندینگ:
ویژگی مدیران خلاق در کسب درآمد